چگونه در هر چیزی 4 برابری شویم!

چگونه در هر چیزی 4 برابری شویم؟

واقعا ایده ی باحال و جذابی به نظر میرسه!
 اون قدری که شاید فکر کنید که دروغه و اغراق شده اما کاملا واقعی و عملی هست!
در زمان های دور( حدود دویست سال شاید هم کمتر نه زمان دایناسورها!)
یک اقتصاد دادن یه سوالی به ذهنش رسید که چرا بیشتر ثروتِ جامعه دست تعداد خیلی کمی از آدم هاست و هیچ وقت بطور منظم پخش نمیشه؟!
در مورد درصدِ این موضوع یه کم تحقیق کرد ، بازم تحقیق کرد و باز هم تحقیق کرد
هِی همین جوری تحقیق میکرد چون یه چیزی مدام تکرارمی شد.اونم نه فقط توی توزیع ثروت بلکه توی اکثر چیزها !
اینجا بود که فهمید یه قانونی رو کشف کرده .اسم این قانون رو همون نسبتش گذاشت اما خیلی ها به احترام این آدم بزرگ اسم خودش رو هم برای این قانون میگن

قانون ویلفرد پارتو یا 20 /80:
طبق این قانون خیلی باحال که مورد بحث مونه، همه ی چیزها به این صورت هستند که  20 درصد از کارهامون 80 درصد از نتایج مون رو رقم میزنن و 80 درصد از کارهامون هم فقط 20 درصد از نتایج مون رو میارند!

اگه اسم این قانون رو تا حالا نخونده باشید و یا نشنیده باشید حق میدم که شاید هضم این موضوع یکم سخت باشه اما بیاین توی زندگی روزمره مون هم این قانون رو بررسی کنیم:

ما معمولا توی 20 درصد از ظرف های آشپزخونه غذا میخوریم یا ازشون استفاده میکنیم

20 درصد از خیابون ها معمولا 80 درصد از رفت و آمد و ترافیک رو دارند
توی زبان های مختلف معمولا 20 درصدشون کاربردی هستند و اندازه ی 80 درصد ازمنظورمون رو می رسونند

در سوپرمارکت ها و فروشگاه ها 20 درصد از اجناس شون حجم فروش رو دارند و 80 درصد هم فقط 20 درصد از دخلِ مغازه رو پر میکنند!

توی کتاب درسی یا هر کتابی 20 درصدش مهم ترین بخشش هست و 80 درصدش فقط 20 درصد مهمه (حالا یا مثال و داستانه یا توضیح اون مسئله یا نکته های کم اهمیت تر!)

 

شما دوست عزیزی هم که داری این متن رو میخونی همین الان به زندگی و کارت نگاه کن و اون 20 درصد رو پیدا کن و به اندازه ی 80 درصد نتیجه بگیر
(اینطوری همون طور که تو عنوان خوندی 4 برابری میشی!)

 

 

ببین چه خدمت و کاری داری یا میتونی انجام بدی که 80 درصد بهت سود برسونه؟

توی شبانه روز چه کارهایی انجام میدی که 80 درصد اهمیت دارند و یا نتیجه بهت میدن؟ اون ها رو بیشتر کن یا با کیفیت بالاتری انجام بده

چه کارهایی معمولا انجام میدی و 80 درصد حالت رو خوب میکنن؟
(من خودم آهنگ گوش کردن و مطالعه و شیرموز!!)

اگه جایی استخدام هستی ببین چه کارهایی بیشترین نتیجه رو برای کارفرمات میاره یا اون 20 درصدی که براش خیلی مهمه چه کارها یا رفتارهایی هستند؟
(البته این با چاپلوسی یا زیرآب زنی خیلی خیلی فرق داره!)

 

جالب اینه که بدونی توی خود همین 20 هشتاد، یه بیست 80 دیگه هم هست
و شاید بهش گفت یه کاری هست ، یه رفتاری یا هر چیزی که مهم ترین چیزه و بیشترین اثر و اهمیت و ..داره
بعد از اینکه قانون پارتو رو اجرا کردید و مسلط شدید سراغ این موضوع هم برید تا بهره وری تون رو بیشتر کنید

یه کتابی هم با همین موضوع و تقریبا همین اسم نوشته شده بنام
One Thingیک چیز   
که در پست های بعدی در مورد اون هم توضیحاتی میدم

کتابهایی که تصمیم گرفتم هر ماه بخونم شون

رفتم سراغ کتابخونه م. شده پر از کتاب و مجله های جور واجور.البته موضوعات شون شبیه به هم هستند
کتاب هایی که چندین سال طول کشیده که اونها رو دور هم و توی اتاقم جمع کنم. هر کدوم رو توی زمان خاصی و حتی از مکان خاصی خریدم که یه جورایی برام مثه نشونه یا تکه ای از خاطرات زندگی که تا الان داشتم شده!
بعضی هاشون رو توی سفر خریدم ، بعضی هاشون رو توی سربازی ، بعضی هاشون رو هم بهم هدیه دادند و ...
جالب اینجاست که بعضی هاشون رو جلدشون رو میبینم و یاد محتوای توشون می افتم دلم میخواد همون لحظه تمام و کمال و همونجا بخونم اما کتاب هایی هم هستن که شاید یه جورایی حس پشیمونی بهم دست بده که چرا خریدم شون . بعضی هاشون هم مثه خاطره ی معمولی هستند و فقط چند صفحه شون رو ورق میزنم و به خودم میگم که یادش بخیر...همین

موضوعات مختلفی توی کتاب خونه م ازشون کتاب دارم اما یه سری کتاب هستند که دلم میخواد هر ماه و یا شاید هر هفته اون ها رو بخونم چون میبینم که مشکل یا ناراحتی که الان توی زندگیم دارم بخاطر این هست که حرف های اون کتاب رو یادم رفته بوده و باید دوباره بخونمش  چون اون کتاب خیلی مفید و کاربردیه و باید هر روز حتی بصورت تیتر وار اون ها رو مرور کنم
اینجا هم میخوام چند تا از اون کتاب هایی که واسم اینجوری هستند رو بهتون معرفی کنم:

 

1 . آخرین راز شاد زیستن
از اسم این کتاب شاید بتونید که یه چیزهایی رو حدس بزنید اما نه زیاد. این کتاب خیلی از سوالات زندگیم رو جواب داده و میده
هر چند وقت یکبار برمیگردم و میخونمش و یه جورایی روح خودم رو تازه میکنم
موضوعاتی که این کتاب در موردش صحبت کرده در مورد زندگی و مسائل اون هست و اینکه برای خوشبخت شدن و یه زندگی شاد داشتن چه کارهایی رو باید انجام بدیم و به چه سوالاتی پاسخ بدیم:
در مورد پول ؛ اینکه چه شغلی مناسب ماست و استرس های روزانه مون رو چجوری باهاش برخورد کنیم؛
روابط مون ، قوانین زندگی ، قانون جذب و خیلی از چیزهایی که باید بهش فکر کنید!
مطمئنم که بعد از خوندن این کتاب کلی گره ذهنی تون باز میشه و مثه من به آروم میشین

 

2. اثر مرکب
احتمال اینکه این کتاب رو خونده باشید و یا  اسمش رو شنیده باشید بالای 90 درصده! چون خیلی معروف شده و همچنین خیلی هم مفید و کاربردیه
یادم میاد که وقتی تازه این کتاب منتشر شده بود توی شهر مون این کتاب هنوز نیومده بود. با اینکه به چاپ سوم رسیده بود.
اون موقع من سرباز بودم و موقعی که میخواسم از مرخصی برگردم یه کوچولو تهران میموندم .
اونجا از روبه روی دانشگاه تهران این کتاب رو خریدم و توی محل خدمتم میخوندم (همه ی سرباز ها از اینکه این همه کتاب میخونم تعجب میکردند!!)
هر چقدر از این کتاب تعریف کنم کم گفتم
قوانین اصلی موفقیت توی این کتاب نوشته شده اون هم توسط کسی که با بزرگ ترین و موفق ترین آدم های روی کره ی زمین بارها مصاحبه کرده!! و سردبیر مجله ی موفقیت آمریکاست
از اون کتاب های جامع که شاید بعد از خوندن اون خیلی از کتاب های بعدش واسه تون تکراری بشه و تو ذهن تون تایید وتحسینش کنید

پس حتما و حتما این کتاب رو بخرید وتوی زندگی تون پیاده کنید

چگونه مغزمان ما را گول می زند؟

تا حالا از مغزتون گول خوردین؟!

 

شاید خوندن این عنوان براتون یه مقدار غیر قابل باور باشه همون طور که برای من هم هضمش سخت بود! اما حقیقت داره
مغز ما بارها و بارها ما رو بازی داده و سرمون رو کلاه گذاشته و هنوز هم داره این کارها رو باهامون می کنه!

حالا چجوری؟ مگه ممکنه؟
متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه : بله
اینجا 2 روش  که مغزمون این کار رو میکنه رو اینجا براتون اوردم:

 

1 . ساخت خاطره:
وقتی این مطلب رو خوندم یاد دوران دبیرستانم افتادم. اون موقع با پسر عموم که فقط یکسال اختلاف داشتم زیاد میگشتم و خیلی با هم در ارتباط بودیم.
بعضی وقت ها تو دعواهامون و وسط جر و بحث هامون به من میگفت که :

جعفر تو داری تو ذهنت این رو میسازی در حالی که اصلا اون اتفاق نیفتاده یا اون حرف رو نگفتنی!
اما من توی ذهنم می اومد که اون حرف رو گفتم یا فلان حرف رو شنیدم
در صورتی که حق با  پسر عموم بود.
درسته . مغز ما واسه مون خاطره ،تصویر و..میسازه! و خودمون متوجهش نمیشیم!

تحقیقاتی انجام دادند و از شرکت کنندگان اون تحقیق تو بازه های زمانی مختلف پرسیدند که شما 11 سپتامبر کجا بودید و چه کاری انجام میدادید؟
هر سال شرکت کننده ها یه چیزی میگفتند که با سال قبل فرق می کرد
درسته. مغز اون ها واسه شون خاطره میساخت

پس از این بعد سعی کنید که خاطرات تون رو مکتوب کنید

یا تو بحث ها و مشاجره هاتون یه لحظه صبر کنید و با خودتون بگید که شاید حق با اونه و مغز من داره واسم اطلاعات میسازه!

 

2 . ذخیره انرژِی:
شاید با خودتون بگید که این کار چه مشکلی داره و چجوری منو میخواد گول بزنه؟
مغز ما یکی از اصلی ترین کارهاش ذخیره ی انرژِی هست چون خیلی خیلی انرژِی مصرف میکنه
وقتی میخوایم هم یه کاری انجام بدیم مغز با این حقه  که این کار خیلی سخته و انرژی زیادی میخواد ما رو گول میزنه که سراغ اون کار نریم
شاید هم مثه چیزایی که گفته شد خاطره و اطلاعات بسازه!
چون انرژِی رو میخواد تا ذخیره کنه

مثلا یه کار کوچولو مثه گرفتن هفته ای ناخن تا زنگ زدن به مشتری یا مشخص کردن جزئیات قراردادتون با کارفرما یا مشتری هاتون
شاید هم واسه بعضی ها بیرون بردن اعضای خانواده واسه شام
یا شایدم یه کار مثبت مثه کتاب خوندن میخواین انجام بدین که بهانه تراشی های مغز شروع میشه!!!

 

پس دفعه ی دیگه که مغزتون شروع کرد به بهونه اوردن که سخته یا شاید قبل از شروع به این کار به خودتون بگید که انرژِی کمی میخواد و خیلی خیلی راحته

فقط کافیه که شروع کنم...به همین راحتی و موثری